lördag 11 december 2010

کمیته بین المللی علیه اعدام :شو تلویزیونی پرس تی وی، کیفرخواستی علیه خود جمهوری اسلامی بود!

اطلاعیه شماره ١١١

شو تلویزیونی پرس تی وی، کیفرخواستی علیه خود جمهوری اسلامی بود!

شو تلویزیون انگلیسی زبان جمهوری اسلامی، پرس تی وی، در روز ١٠ دسامبر که به مساله سکینه محمدی آشتیانی اختصاص داشت سند آشکار محکومیت جمهوری اسلامی است و از نظر هر انسان منصفی، هر نهاد و سازمانی که ذره ای به حقوق انسانی پایبند باشد و هر ژورنالیست باشرفی محکوم است. در عین حال این سند ورشکستگی، استیصال و شکست مفتضحانه تبلیغاتی رژیم در مقابل مردم دنیا است.

این شویی بود علیه زنی که در زندان است، قرار بود سنگسار شود و یک اعتراض بین المللی جلوی آنرا گرفت و هنوز شمشیر اعدام بالای سر اوست. ارتباطش را با دنیا قطع کرده اند و وکیل و فرزندنش را هم گرفته اند که حمایتی نداشته باشد و در جنین شرایطی او را به مقابل دوربین های خود میاورند که علیه خود اعتراف کند. چه کسی میتواند کثافت و رذالت نهفته در این شو را نبیند و منزجر نشود و به خشم نیاید؟

کارشناسان قوه قضائیه، وزارت اطلاعات و دستگاه دیپلماسی رژیم همراه با مدیران و گردانندگان پرس تی وی، ماهها روی این پروژه کار کردند تا سکینه را شریک قتل، خائن و تن فروش معرفی کنند، مینا احدی و همسرش را تروریست نشان دهند، وکلای سکینه را بی اعتبار کنند و برای سیستم قضائی رسوای خود آبرو بخرند. اما جمهوری اسلامی در این برنامه عملا به اعدام، سنگسار، پرونده سازی، بیحقوقی زندانیان در دفاع از خود، بیحقوقی زنان و قوانین پوسیده و ارتجاعی علیه آنان و رفتار بشدت غیرانسانی در حق زندانیان اعتراف کرد و سیستم قضائی اش را یکبار دیگر در نزد مردم جهان بدست خود افشا نمود. این سند کیفرخواست علیه خود رژیم بود. برنامه نود دقیقه ای شب قبل از این در تلویزیون فارسی زبان جمهوری اسلامی تحت عنوان راز نیز تلاش مذبوحانه ای مشابه شو پرس تی وی بود. چند جنبه مهم شو پرس تی وی عبارتند از:

١- شو امشب اعترافی بود به جنایتی هولناک در سالهای دهه ٦٠. جمهوری اسلامی اعتراف کرد که همسر مینا احدی، اسماعیل یگانه دوست را اعدام کرده اند. در آن مقطع جمهوری اسلامی نه تنها اسماعیل بلکه صدها هزار نفر از مخالفین خود را دستگیر کرد، دهها هزار نفر را زیر شکنجه های قرون وسطائی برد و یا در محاکمات یک دقیقه ای اعدام کرد، از زنان حامله تا نوجوانان ١٤، ١٥ ساله را به جوخه اعدام سپرد و حتی پول گلوله را نیز از خانواده هایشان طلب کرد. آنها نه وکیلی داشتند و نه جرمی. جمهوری اسلامی آنها را به جرم تروریست و محارب به جوخه اعدام سپرد. و مینا احدی و صدها هزار نفر دیگر کشور را ترک کردند و یا خود را به مناطق آزاد در کردستان رساندند تا به مبارزه علیه حکومت ادامه دادند.

٢- حکومت اسلامی اعتراف کرد که سکینه وکیلی ندارد، یک وکیلش از کشور فرار کرده و وکیل دیگرش در زندان است. و در حالی که او را از ارتباط با دنیای خارج محروم کرده، پسرش را که حامی بزرگ او بود به زندان انداخته، پرونده اش را به سرقت برده تا به میل خود آنرا دستکاری کند و در چنین شرایطی او را مجبور به اعتراف علیه خود میکنند و او را تن فروش، خائن و شریک قتل معرفی میکنند بدون اینکه کسی بتواند از او دفاع کند. هوتن وکیل سکینه، سجاد پسر سکینه و دو خبرنگار روزنامه بیلد آلمان نیز مانند خود سکینه وکیلی برای دفاع ندارند.

٣- بازسازی صحنه های قتل توسط سکینه چنان باسمه ای است که هر بچه ده ساله ای به آن میخندد. مردی به اسم عیسی طاهری از طریق تلفن منزل سکینه با او تماس میگیرد و میگوید امروز میخواهم بیایم شوهرت را بکشم، کل نقشه قتل را در تلفن توضیح میدهد و بعد قتل با همدستی سکینه اجرا میشود بدون اینکه اشاره ای به سرنوشت قاتل اصلی که در شو معرفی میشود، بکند.

٤- در بازسازی صحنه قتل، سجاد را در نقش پدرش قرار میدهند تا مادرش با آمپول سمی او را بکشد. این صحنه چنان مشمئزکننده و غیر انسانی است که فقط از جانیان جمهوری اسلامی بر میاید. و تازه روی این صحنه ها کار کرده اند و آنرا بزک کرده اند که برای یک بیننده اروپائی قابل مشاهده باشد. میتوان تصور کرد که این حکومت با سایر زندانیان چه میکند!

٥- جرم از نظر قوانین قضائی جمهوری اسلامی:

جرم سکینه: زن بودن و ارتباط با مردان دیگر، خیانت به شوهر و تن فروشی و به این جرمها محکوم به ٩٩ ضربه شلاق و ده سال زندان، سپس محکوم به شنیع ترین شکنجه و قتل یعنی سنگسار و زنده به گور شدن. بعدا که بدلیل فشارهای جهانی نتوانستند او را سنگسار کنند پرونده اش را از دفتر وکیلش به سرقت بردند تا دستکاری کنند و او را به جرم مشارکت در قتل به اعدام محکوم کنند. این سند آشکاری از بیحقوقی کامل زنان و حاکمیت قوانینی متحجر و ضد انسانی است.

جرم سجاد: تماس با مینا احدی و گرفتن وکیل برای کمک به مادرش و تلاش برای جلوگیری از سنگسار و اعدام مادر.

جرم هوتن: قرار دادن پرونده سکینه در اختیار رسانه ها برای جلوگیری از سنگسار او. جرمی که دستکاری در پرونده را برای جمهوری اسلامی بسیار دشوار کرده است.

قیافه های سجاد و هوتن بخوبی گویای فشار و شكنجه های جمسی و روحی اي است كه در زندان بر آنها اعمال شده است.

جرم دو خبرنگار آلمانی: مسافرت به ایران به عنوان توریست و صحبت با سجاد و هوتن برای کمک به آزادی سکینه. از جانب برخی مقامات رژیم متهم به جاسوسی شدند اما ناچار شدند اینرا پس بگیرند. به جرم تماس با مینا احدی، سجاد و هوتن از ملاقات و تماس با خانواده محرومند، وادار به اعتراف تلویزیونی شدند، مورد تحقیر قرار گرفتند، و بلاتکلیف در زندان به سر میبرند.

٦- و بالاخره اعترافی است به اینکه پرس تی وی یک رسانه نیست، ارگان تبلیغاتی حکومت و بطور مشخص قوه قضائیه و وزارت اطلاعات و شریک جنایات این ارگان ها است و توسط بازجوهایی که اسم خبرنگار بر خود گذاشته اند اداره میشود. سایر کانال های تلویزیونی جمهوری اسلامی هم از جنس پرس تی وی هستند.

با توجه به این نکات:

١- کمیته های بین المللی علیه اعدام و سنگسار این برنامه را شدیدا محکوم میکند و از همگان میخواهد آنرا محکوم کنند.

٢- شو امشب پرس تی وی قرار بود سندی علیه سکینه و سجاد و وکلای سکینه، علیه مینا احدی و کمپین نجات سکینه و رسانه هائی باشد که این کمپین را تحت پوشش قرار دادند اما نه تنها ذره ای به این هدف کمک نمیکند بلکه به رسوائی هرچه بیشتر جمهوری اسلامی در میان مردم ایران و جهان تبدیل خواهد شد. جمهوری اسلامی در این نقشه نیز که اوج تلاشش بود ناکام ماند.

٣- شو امشب پرس تی وی آشکارا بر بیگناهی کامل سجاد و هوتن و دو خبرنگار آلمانی و پوچ بودن پرونده ای که علیه سکینه سر هم کرده اند دلالت میکند. حتی به استناد این برنامه و همه ادله هائی که علیه این پنج نفر ارائه میدهند، همه دستگیرشدگان باید فورا و بی قید و شرط آزاد شوند.

٤- به استناد این برنامه قاتلان اسماعیل یگانه دوست و هزاران زندانی سیاسی دیگر، مسببین زندانی کردن و شلاق زدن به سکینه و بیحرمت کردن و در کابوس سنگسار و اعدام نگهداشتن او و مسببین زندانی کردن سجاد و هوتن و شکنجه آنها و مسببین زندانی کردن خبرنگاران آلمانی و بدرفتاری با آنها باید به محاکمه کشیده شوند.

٥- این شو یکبار دیگر ماهیت سیستم غیرانسانی قضائی جمهوری اسلامی را به همگان نشان داد. جمهوری اسلامی در طول ٣١ سال حاکمیت خود و بر اساس چنین سیستمی دهها هزار نفر را به اعدام و زندان محکوم کرده و صدها هزار نفر را مورد شکنجه های وحشیانه قرار داده است. بر اساس همین سیستم تعداد زیادی از فعالین سیاسی مخالف رژیم، فعالین کارگری و دانشجوئی، مدافعین حقوق زن، وکلا و معتقدین به مذاهب مختلف، در زندان به سر میبرند، مورد شکنجه قرار میگیرند و از هر حقی محرومند. برنامه پرس تی وی گواه مسلمی از ضرورت سرنگونی جمهوری اسلامی بعنوان یک حکومت سراپا جنایتکار و تروریست است.

کمیته های بین المللی علیه اعدام و سنگسار کمپین نجات سکینه را با قدرت ادامه خواهند داد و شو تلویزیونی امشب پرس تی وی را به عنوان سند رسوائی جمهوری اسلامی و در جهت تقویت کمپین نجات سکینه و سایر دستگیر شدگان و کمپین لغو مجازات های وحشیانه شلاق و اعدام و سنگسار هر چه وسیعتر مورد استفاده قرار خواهند داد. ما مردم جهان را به همبستگی با مردم ایران علیه این رژیم قرون وسطائی فرامیخوانیم.

کمیته بین المللی علیه اعدام

کمیته بین المللی علیه سنگسار

١٠ دسامبر ٢٠١٠

fredag 10 december 2010

شو تلویزیونی جمهوری اسلامی علیه سکینه و سجاد را محکوم کنید!

اطلاعیه شماره ١٠٩

شو تلویزیونی جمهوری اسلامی علیه سکینه و سجاد را محکوم کنید!

سکینه، سجاد، هوتن و دو خبرنگار آلمانی باید فورا و بی قید و شرط آزاد شوند!

جمهوری اسلامی اعلام کرده است که امروز جمعه ١٠ دسامبر روز جهانی حقوق بشر، مجددا در کانال تلویزیونی انگلیسی زبان خود، پرس تی وی، مصاحبه هائی با سکینه و سجاد پخش خواهد کرد. پرس تی وی میخواهد به اصطلاح اقرارهای سکینه و سجاد را که زیر شکنجه های دستگاه قضائی جمهوری اسلامی صورت گرفته است پخش کند و در نقش بازجو به موج اعتراض میلیونی مردم علیه جمهوری اسلامی به زعم خود پاسخ بدهد.

پخش غیر واقعی خبر آزادی سکینه و سجاد در روز ٩ دسامبر، به سرعت در سراسر جهان منعکس شد و با موجی از ابراز همبستگی و شعف بین المللی مواجه گردید. این نشان میدهد که مردم دنیا، همان مردمی که اعتراض کردند، به خیابان رفتند و شعار دادند، میلیونها نفری که برای آزادی سکینه علیه حکومت سنگسار و جنایت اسلامی تلاش کردند، برای آزادی سکینه و فرزند و وکیلش و برای آزادی دو خبرنگار آلمانی ثانیه شماری میکنند.

جمهوری اسلامی با شکنجه اسرای خود و کشاندن آنها به شوهای نخ نمای تلویزیونی، به زعم خود میخواهد بار جنایات خود را سبک تر کند و فشار علیه خود را کاهش دهد، اما چنان چهره جنایتکار این حکومت و کل سیستم قضائی اش برای مردم ایران و جهان افشا شده است که هر حرکت و تقلای حکومت و رسانه هایش، به افشای بیشتر خود آنها منجر میشود. شوهای تلویزیونی جمهوری اسلامی که در طول حاکمیت جمهوری اسلامی، بارها و بارها علیه زندانیان سیاسی صورت گرفته و امروز قرار است علیه سکینه و سجاد انجام شود، باید قاطعانه از سوی مردم جهان و همه سازمان ها و نهادهای مدافع حقوق انسان محکوم شود.

کمیته های بین المللی علیه اعدام و سنگسار برای آزادی سکینه، سجاد، هوتن و خبرنگاران آلمانی و برای تحقق این خواست و احساسات شریف و انسانی مردم دنیا، کمپین خود را با تمام قوا ادامه میدهد و از همه مردم دنیا دعوت میکند که همچنان ما را در این امر یاری رسانند. مجازات های ضدانسانی سنگسار و اعدام باید لغو شود و حکومتی که بر پایه این جنایات شکل گرفته و سر کار مانده است باید سرنگون شود. این خواست مردم ایران و صدها میلیون نفر از مردم انساندوست جهان است.

کمیته بین المللی علیه اعدام

کمیته بین المللی علیه سنگسار

١٠ دسامبر ٢٠١٠

International Committee Against Stoning (http://stopstonningnow.com)

International Committee Against Execution (http://notonemoreexecution.org)

Spokesperson: Mina Ahadi minaahadi@aol.com 0049-177-569-2413

torsdag 9 december 2010

مينا احدي :سکينه و سجاد آزاد شدند,يک پيروزي تاريخي براي انسانيت


Sakineh and Sajad have been released!

A historical success for humanity

The news of the release of Sakineh Mohammadi Ashtiani, her son Sajad Ghaderzadeh and the two German journalists is heartwarming for the International Committees against Stoning and Execution and for all those who fought for Sakineh’s freedom.

There are no words to express our joy. The thought that she can embrace her children in the safety of her own home and sleep soundly tonight is wonderful. This is a historical success for humanity. It shows, when millions stand together they can save precious lives and stop the unthinkable.

On behalf of the International Committee against Stoning and Execution I thank each and everyone of you.

Sakineh’s freedom must be the beginning of the end of stoning in Iran and everywhere.

Mina Ahadi

Spokesperson

International Committee against Stoning

International Committee against Execution

9 December 2010

lördag 4 december 2010

سخني با شهلا جاهد , پرونده اي که بسته نشد

سخني با شهلا جاهد

پرونده اي که بسته نشد!

امروز ميخواهم براي خودت و تنها براي خودت حرفهاي دلم را بنويسم. امروز ميخواهم بگويم که چقدر متنفرم از آنهايي که ترا کشتند. چقدر متنفرم از حکومتي که ترا به اينجا کشاند٬ و چقدر متنفرم از همه کسانيکه ترا و زندگي کوتاه ترا با درد و غم و عذاب و ناراحتي فراوان اشباع کردند و بويژه در يک سحرگاه خونين در حاليکه نا باورانه به طناب دار و به چشمهاي آنهايي که دو ر ترا گرفته بودند٬ نگاه ميکردي و باور نميکردي که کساني حاضر باشند٬ ترا بکشند... صندلي را از زير پاي تو کشيدند٬ و ديگران در سکوت و با بغض اين صحنه را ديدند و کسي چيزي نگفت و کسي فريادي نزد و کسي اين صحنه فجيع آدمکشي را بهم نزد. حتما فکر ميکردي همه چيز يک خواب و يا کابوس است٬ چقدر تنها بودي٬ مثل يک پرنده کوچک که اسير دستهاي يک شکارچي قسي القلب است. ترا کشتند... اين يک فاجعه و تراژدي است و متاسفانه در سرزمين تو و من٬ اين تراژدي سالها است که تکرار ميشود... و قبل از اين قتل نيز٬ اسير دستهايشان بودي و به هر دري ميزدي و هر تقلايي که توانستي کردي تا به آنها بگويي که تو قرباني يک بند و بست و تباني پشت صحنه شده اي... تو هر آنچه در توان کردي بکار بردي٬ اما معضل اين بوده و هست که حکومت٬ حکومت قاتلين است و مردان حاکم با مردان قاتل و يا سازمان دهندگان قتل لاله سحر خيزان٬ تباني و همراهي کردند ... در آغاز از تو " اقرار" گرفتند و در پايان طبق قانون فضيح قصاص اشان به همراه خانواده مقتول٬ چهارپايه را از زير پاي تو کشيدند.

شهلا ترا کشتند. به فرمان خامنه اي و لاريجاني براي زهر چشم گرفتن از کسانيکه در ايران و در دنيا عليه اين حکم اعدام جنگيدند و هشت سال ٬باعث شدند که شمشير در دستهاي آنها يخ بزند. ترا کشتند تا بگويند زنان نا فرمان و عاصي در ايران حساب دستشان باشد٬ تا بگويند که حکومت مرد سالار است و دست در دست محمد خاني ها تباني ميکند و يک زن سنت شکن را قرباني ميکند تا از حکومتشان٬ از مرد سالاري اشان و از کثافت اشان دفاع کنند. ترا کشتند تا از اعدام دفاع کنند. تا بگويند قاضي صلواتي و قاضي خونريز و قاضي جلاد٬ ميتوانند به شغل آدمکشي اشان ادامه دهند و سپاه پاسداران و دسته هاي تروريست اسلامي حاکم بر ايران بچاپند و ميلياردها ثروت بياندوزند و زير چتر اسلام و خدا٬و خامنه اي و شرکا ٬ زندگي را بر مردم ايران از اين بيشتر جهنم کنند.

ترا گرفتند و ۱۱ ماه عذاب دادند٬ هر بلايي که ميتوانستند بر سر يک زن٬ يک زن عاصي و سنت شکن٬ آوردند. جاي سيگارهايي که بر تن و بدنت خاموش کرده بودند سالها بعد باقي بود. جاي شکنجه ها و جاي توهين هاي مداوم بر تو بدليل زن بودنت٬ اين زخم هاي عميق روحي و جسمي هيچگاه ترا تنها نگذاشت.

اولين مصاحبه ات هشت سال قبل در مقابل دوربين٬ تصوير يک زن در هم شکسته را نشان ميدهد که ميکوشد٬ پاسخ هايي را بدهد که آنها از تو ميخواستند. ميخواستند بگويي اشتباه کردي " وارد زندگي يک مرد" شدي٬ ميخواستند بگويي که تو مقصر هستي اگر " قهرمان فوتبالشان" به همسرش دروغ ميگفت و يک رابطه مخفيانه چهار سال و نيمه با تو داشت و البته معلوم نيست با چند نفر ديگر روابط مخفيانه داشت. براي " اين قهرمان ملي اسلامي" که ميتوانست بدليل جنسيت اش چهار زن رسمي و صدها زن صيغه اي داشته باشد٬ حرجي نبود. اين تو بودي که بعنوان يک زن سنت شکسته بودي و دنبال عشق و عواطف خودت رفته بودي و اينرا هم بايد در مقابل دوربين تلويزيون رسمي " برادران حزب اللهي محمد خاني" پاسخ ميدادي پاسخ مورد درخواست آنها...اما حتي در آن مصاحبه٬ نميتوانستي همه حرفهاي آنها را تکرار کني و کمي از خودت و از فکر و عقايد و عواطفت ميگفتي...

هميشه ميخواستم به تو بگويم حق با تو بود... حق با تو بود اگر با کسي زندگي ميکردي که به او علاقه داشتي٬ حق با تو بود اگر سنت مي شکستي وحق با تو بود اگر به خودت به عنوان يک زن و يک انسان احترام قائل بودي.. حق با تو بود اگر اعتماد به نفس داشتي و حق با تو بود اگر با آنها و با فرهنگشان بيگانه بودي و بيگانه ماندي...

دو روز است که جلادان سعي ميکنند دستهاي خونين خود را شسته و اعلام کنند٬ داستان تمام شد. در اطلاعيه هاي پي و در پي که در اين دو روز صادر کرده اند گفته اند.. پرونده بسته شد..." قاتل به سزاي اعمالش رسيد" و يک داستان نه ساله تمام شد. تو گويي همه ما يک فيلم را نگاه ميکرديم و مسئولين سينما اعلام ميکنند که فيلم تمام شد. نخير من اين طرف خط اعلام ميکنم که پرونده ابدا بسته نشده ٬ فيلم تمام نشده و از مردمي که اين واقعه را نگاه ميکنند٬ از همه کسانيکه بغض کرده و اشک ريختند همه ميليونها نفري که سبعيت و وحشيگري کامل يک حکومت را با اين قتل وحشيانه ديدند٬ ميخواهم که بيش از پيش وارد صحنه فيلم بشوند. آخرين صحنه ها را ما بازي ميکنيم. ما مردمي که در صحنه نشسته ايم و تا همين امروز نيز٬ لحظاتي از اين فيلم را ما بازي کرده ايم.. ما هشت سال است که نگذاشتيم ترا در سکوت بکشند٬ ما باعث شديم بگويند افکار عمومي متشنج است و سه بار برنامه اعدام را به هم زديم... چهارشنبه ترا کشتند٬ در حاليکه به افکار عمومي دروغ گفته و جا خالي داده بودند٬ گفته بودند که اجراي حکم به تعويق افتاده و از آنطرف خانواده مقتول را از دبي آورده و همه چيز را آماده کرده بودند.. مخفي کاري روزهاي آخرشان از ترس ما بود... تماشاگران وارد صحنه ميشوند و وحشت قاتلين از همين است.

هنوز هم معلوم نشده که چه کسي لاله سحرخيزان را کشت. اينرا حتي اعوان و انصار حکومتي اعلام ميکنند . جلادي که ترا پاي چوبه دار برده ٬ زير لب زمزمه کرده که بجاي تو بايد محمد خاني اينجا مي ايستاد... آيا اين هياهو را ميتوان با يک اطلاعيه دادسراي تهران فيصله يافته تلقي کرد.زمزمه ها بلند است صحبت از دست داشتن باندهاي حکومتي در اين قتل در ميان است٬ صحبت از پول کلان و دعوا بر سر پول در ميان است٬ صحبت از هم خوابگي با مقتول و يا تجاوز به او در ميان است٬ صحبت از حضور مرداني در صحنه قتل در ميان است و صحبت از رازي که تو با خود بردي....

يک راز را با خودت بردي.. اينرا وکيل تو به رسانه ها گفت و منهم خبر دار بودم که يک رازي را با خودت همراه داري٬ آيا نميتوانستي پاي چوبه دار سکوتت را بشکني٬ اين چه رازي بود که نگفتي و سر به دار سپردي...

روزي بايد در مورد زندگي تو ٬ در مورد نه سال زنداني بودنت٬ در مورد ۱۱ ماه شکنجه هايي که تحمل کردي و در مورد روزهاي آخر زندگيت ٬ در مورد قول و قرارهايي که محمد خاني به تو داد و از تو خواست که قتل را به عهده بگيري٬ در مورد قول آخري که داد و گفت در پاي صحنه اعدام جلويش را ميگيرم در مورد همه اينها بايد تحقيق کنيم و حقايق را کشف کنيم.. شايد نامه اي نوشته اي و به کسي داده اي ٬ شايد وصيتي کرده اي ... آنچه که مهم است اينکه تو فردي استثنايي بودي... در مورد شخصيت تو و در مورد تصميمات تو و در مورد شجاعت تو در روزي که خبر اعدامت را شنيدي ٬ در مورد رفتار جلادان و دستگاه جنايتي به اسم حکومت اسلامي در مورد همه اينها بايد فيلمي ساخته شود و بشريت با ديدن اين فيلم٬ به عمق و کراهت ضد زن بودن اين حکومت و به عمق و کراهت جنايتکار بودن اينها پي ببرد. اينرا به تو قول ميدهم. ما نميگذاريم جمهوري اسلامي آب خوش از گلويش پايين برود. من همين جا اعلام ميکنم پرونده تو بسته نشده و ما نميگذارم اين تراژدي فراموش شود. درست مثل زندگي ثريا-م که داستان زندگيش فيلم شد و ميليونها نفر ديدند ٬بايد در مورد زندگي تو هم فيلم ساخته شود و ميليونها نفر ببيند و فراموشت نکنند ...

شهلا ! من به تو يک پاسخ بدهکارم٬ چرا گذاشتيم طناب دار را بر گردنت بياندازند و چرا يکپارچه به پا نخاستيم.. .. وقتي براي خداحافظي به من زنگ زدي٬ بغضم ترکيد... و اين بدترين کاري است که من ميتوانم در مقابل زنداني محکوم به مرک بکنم. ما بايد بجنگيم ودنيا را بر سرشان خراب کنيم...اينرا به تو قول ميدهم. براي نجات هم سلولي هاي تو در اوين و همه محکومين به اعدام در زندانهاي ايران...

خبر قتل سبعانه ترا در زندانهاي ايران جار زده اند و امروز تعداد زيادي به من زنگ زدند٬ محکومين به اعدام از زندانهاي مختلف... که صدايشان ضعيف و اندوهگين بود و هيچ نمي گفتند ٬ فقط ميخواستند به من سلام کنند. ...

روي سخنم با همه سازمانهاي سياسي است٬ با همه نهادهاي مدافع حقوق انسان٬ با همه مخالفين اعدام ٬ با همه زنان و مردان آزاده٬

صبر شکيبايي و " ارزيابي" و " بررسي" کافي است. بايد دنيا را بر سرشان خراب کنيم. اين براي شهلا ديگر فايده اي ندارد.. اما براي قلبهايي که هم اکنون در سلولهاي مرگ نشسته اند و لحظه شماري ميکنند ميتواند نجات دهنده باشد.

. ديگر بهر قيمتي شده نبايد گذاشت خون بريزند.. اينرا ما به همه آنهايي که قتل اشان را تدارک ميبينند بدهکاريم...

مينا احدي

کلن – ۳ دسامبر ۲۰۱۰

minaahadi@aol.com

00491775692413

onsdag 1 december 2010

شهلا جاهد را کشتند.در زندان اوين يک جنايت هولناک ديگر اتفاق افتاد..مینا احدی

شهلا جاهد را کشتند

minaahadi@aol.com

دقايقي پيش در زندان اوين يک جنايت هولناک ديگر اتفاق افتاد. در حاليکه از ساعات اوليه صبح سه شنبه ٬ جلادان خبر اجراي حکم در ساعت پنج صبح روز چهارشنبه را به وکيل و خانواده شهلا جاهد اطلاع داده بودند٬ نبردي با ثانيه ها آغاز شده بود و شهلا ۲۴ ساعت را با بيم و اضطراب و با اميد ونااميدي سرکرد.

او صبح روز سه شنبه در يک تماس تلفني به من گفت که از همه کسانيکه براي نجات او تلاش کردند٬ تشکر ميکند. او بسيار با روحيه بود و از همگان تشکر ميکرد.

در پاي چوبه دار آنگونه که خبر ميرسد٬ او با صداي بلند گريه ميکرد و چندين بار تعادل خود را از دست داده است.

شهلا همانگونه که خود گفت٬ قرباني بود. قرباني يک بند و بست کثيف پشت پرده٬ براي عدم پيگيري يک پرونده قتل و براي خاک پاشيدن به چشم همه در مورد قتلي که هيچگاه روي آن بررسي دقيق نشد.

بعد از قتل همسر ناصر محمد خاني ٬ حکومت اسلامي در صدد يافتن يک قاتل بود که او را بکشد و پرونده را مختومه اعلام کند چه کسي بهتر از يک زن که ميتوانند از او تصوير شيطاني بسازند و عليه او فضا سازي کنند. آنها شهلا را شکار کرده و با شکنجه و آزار و اذيت بيرحمانه او را وادار به اقرار کردند و سپس حکم اعدام شهلا را صادر کردند.

به اصطلاح قاضيان پرونده هيچگاه به ابهامات متعددي که وکلاي پرونده مطرح ميکردند٬ نيم نگاهي نيز نيانداختند و شهلا را بارها تا پاي چوبه دار بردند. اگر او را از نه سال قبل نکشتند بدليل اعتراضات بين المللي و اعتراضات گسترده در داخل ايران به اين حکم وحشيانه بود. شهلا يک مورد شناخته شده بود و حکومت جرات نميکرد او را اعدام کند.

اکنون که نگاهها به ايران جلب شده و بدليل کمپين جهاني نجات سکينه ٬ نفرت و انزجار بين المللي عميقي عليه اعدام و سنگسار در دنيا در جريان است٬ حکومت اسلامي تصميم گرفت ٬ يک زن سرشناس ديگر را که قبلا قصد اعدامش را داشت٬ بکشد تا نشان دهد که از کشتن دست نميکشد.

اين يک جنايت بيشرمانه و وحشتناک بود که جز نفرت و خشم عميق مردم٬ چيزي براي جانيان در پي نخواهد داشت. حکومت اسلامي طوفان درو خواهد کرد. مردم ايران و اين بار ميليونها نفر مردم دنيا ديدند که در ايران مشتي جلاد و جنايتکار سر کار هستند که به راحتي آب خوردن جنايت سازمان ميدهند و با اين جنايات نفس ميکشند و ادامه حيات ميدهند. دستگاه قضايي اين حکومت٬ دستگاه سازمان دهي جنايت عليه مردم است. تصميمات به اصطلاح قضات اين دستگاه مبتني بر هيچ استاندارد بين المللي نيست. بي عدالتي محض و تصميمات سياسي و سازمان دادن بيرحمانه قتل و جنايت ٬ عملکرد اين دستگاه جنايتکار است.

کميته بين المللي عليه اعدام از همگان دعوت ميکند که خشم و انزجار خود را به يک حرکت بزرگ عليه رژيم تبديل کنند. ما بايد در همه جا به اين جنايت وحشيانه اعتراض کنيم. بايد نشان دهيم که حکومت اسلامي ايران با اين جنايات نميتواند براي خود عمر بخرد. ما اين حکومت را نميخواهيم و با نيروي خودمان ميتوانيم اين حکومت را به زير بکشيم. اين تنها راه مرهم نهادن به زخم عميقي است که بر دل خانواده شهلا و شهلاها نهاده شده است. اينها مشتي جلاد و آدم کش هستند که براي زهر چشم گرفتن از مردم معترض ٬ شهلا جاهد را کشتند. اعتراض به اين جنايت بيشرمانه را به اعتراض عليه حکومت اسلامي تبديل کنيد و در همه جا به اين وحشيگري حکومت اسلامي اعتراض کنيد!

مينا احدي سخنگوي کميته بين المللي عليه اعدام

چهارشنبه ۱ دسامبر ۲۰۱۰

ساعت 4 به وقت اروپاي مرکزي

minaahadi@aol.com

00491775692413