onsdag 3 mars 2010

ندای مردم ایران را به جهانیان میرسانیم .بر علیه اعدامها در ایران در ژنو




روز پنجشنبه ۲۵ ماه فوریه در شهر ژنو و در چهارمین کنگره بین المللی علیه اعدام در یک پلنوم بزرگ ، مینا احدی و شیرین عبادی در مورد ایران و اعدامها در ایران حرف زدند. در اینجا متن سخنرانی مینا احدی را ملاحظه میکنید .

بسیار خوشحالم که در جمع صدها نفر مخالفین اعدام صحبت میکنم. دو روزی که در اینجا بودم ، از بهترین روزهای زندگی من بود، چرا که احساس میکنم همه شما را از نزدیک می شناسم و فکر میکنم، دنیا با وجود انسانهایی مثل شما

که شبانه روز علیه اعدام فعالیت میکنید، میتواند بهتر از اینها باشد که الان هست.

با این حساب، شاید شما هم مرا می شناسید، اما بهتر است کمی خودم را معرفی کنم. من مینا احدی هستم و سخنگوی کمیته بین المللی علیه اعدام. رابطه من با این پنج حرف کلمه " اعدام" اما، فقط به این محدود نیست که با یک سازمان علیه اعدام کار میکنم، متاسفانه رابطه من با این کلمه پنج حرفی، بسیار نزدیکتر از اینها است.

۱۴ ساله بودم، وقتی حکومت شاه را نقد میکردم، مادرم به من گفت، مواظب حرفهایت باش، میگیرند و می برند و اعدامت میکنند. آنزمان اعدامها اساسا علیه فعالین سرشناس سیاسی بود. من بعدا دانشجوی پزشکی دانشگاه تبریز بودم و در انقلاب علیه حکومت شاه فعالانه شرکت کردم، و بعد از انقلاب، ۲۰ ساله بودم که خانه من مورد حمله پاسداران قرار گرفت و به دلیل اینکه از آغاز مخالف حکومت اسلامی بودیم و علیه این حکومت ، میتینگ سازمان میدادیم و می نوشتیم، ۶ نفر در خانه من دستگیر شدند و یک ماه بعد اعدام شدند. از جمله همسر من اسماعیل یگانه دوست . آنها مرا غیابی به اعدام محکوم کردند، چرا که در روز حمله به منزل، من اتفاقی خانه نبودم. و این حکم هنوز هم پا برجا است. یعنی من چندین سال با این حکم زندگی کرده و میکنم و در موارد زیادی با محافظ در مجامع حاضر میشوم.

چرا که جمهوری اسلامی ایران در خارج از مرزهای ایران نیز، ترور میکند.

از من قبول کنید که رنج و غم عمیق کسانی را که عزیزان آنها را گرفته و جسد آنها را تحویل میدهند، غم و درد جانکاهی است که تا ابد در قلب و روح ما حک شده و جاودان باقی میماند.

رابطه من با این کلمه اعدام، از اینهم فراتر هست، من کسی هستم که از زندانهای جمهوری اسلامی نوجوانان به من زنگ میزنند و میگویند،" خاله مینا کاری بکن، دارم ۱۸ ساله میشوم"، میدانید برای چه؟ چرا که من از مملکتی حرف میزنم که در آنجا کودکان و نوجوانان را در سلولهای مرگ نگهداری میکنند، تا به سن ۱۸ سالگی برسند و سپس یک روز بعد از جشن تولد ۱۸ سالگی آنها، این جوانان را اعدام میکنند.

در گوش من صدای مادران محکومین به اعدام، صدای زنان محکوم به اعدام و کسانی است که ممکنست امروز و یا فردا اعدام شوند، و در عین حال در گوش من صدای کودکانی است که در پشت در زندان اوین، لحظاتی را تجربه کرده اند که در آنسوی دیوار مادرانشان را اعدام کرده اند.

رابطه من با این پنج حرف، متاسفانه و متاسفانه بسیار نزدیکتر از این حرفها است!!!

ما در سال ۲۰۰۱ ، کمیته بین المللی علیه سنگسار و در سال ۲۰۰۴ کمیته بین المللی علیه اعدام را سازمان دادیم.

در اینجا در مورد دیپلماسی و اینکه آیا سیاستهای تا کنونی در مقابل دولتهایی که اعدام میکنند، موثر بوده و یا نه، سوال شد، در این مورد نظر من اینست: دیپلماسی اسم رمز، مماشات و کنار آمدن با این دولتها و حکومت اسلامی ایران بوده، در این مورد بیشتر توضیح میدهم.

من در سن ۲۰ سالگی خودم، اولین سنگسار را در زندگیم دیدم و همان وقت گفتم، اگر دنیا از این بربریت و وحشیگری اسلامی خبردار شود، ساعتها از حرکت می ایستند و کارخانه ها ، کار نمیکنند تا بشر به این سبعیت غیرقابل توصیف پاسخ درخور بدهد. اینکه زنان را با بی حرمتی کامل، در یک کیسه فرو کنند و در مقابل چشم همگان ، آنها را زنده به گور کرده و با پرتاب سنگ زجرکش کنند، یک واقعه عظیم ویک جنایت علیه بشریت است و باید پاسخی به آن داد.

متاسفانه امروز که ۵۳ سال دارم، می بینم که دنیا کماکان با صبر و حوصله به این جنایات حکومت اسلامی نگاه میکند و به نوعی دولتهای غربی و موسسات مختلف، اتحادیه اروپا و سازمان ملل، به این فجایع " عادت" کرده اند.

من در اینجا در مورد نحوه کار سازمانهایی مثل کمیته علیه اعدام و یا سازمانی که نازنین افیشن جم علیه اعدام کودکان تشکیل داده، حرف میزنم.


این عکس کبرا رحمانپور است که در دست من میبینید. علاوه بر کمپینهای ما علیه سنگسار، اولین کمپین های بین المللی ما علیه مجازات اعدام از کمپین مبارزه علیه اعدام کبرا شروع شد. ما از اعماق جامعه حرف زدیم و از کسانیکه اگر راجع به آنها کمپین انجام نمیدادیم، کسی حرف آنها را نمیزد. در مورد کبرا در سراسر جهان کمپین گذاشتیم و سرگذشت او را به زبانهای مختلف ترجمه کردیم. کبرا امروز یک چهره سرشناس بین المللی است.

این یک عکس دیگر است، عکس دلارا دارابی، او نقاش و هنرمند و یک نوجوان که در ۱۷ سالگی دستگیر شد و بعدا اعدامش کردند. ما در کمپین های خودمان میگوییم این محکومین به اعدام چه کسانی هستند، سرگذشت آنها چیست و از کدام موزیک خوششان می آید، نظر این افراد در مورد زندگی و یا ترس و امیدهای اینها چیست. ما به محکومین به اعدام چهره میدهیم و از این طریق کمپین هایمان را پیش میبریم.

دلارا دارابی روز اول ماه مه یعنی روز جهانی کارگر در ایران اعدام شد. و این بهترین شاخص هست که اعدام در ایران سیاسی است و وقتی حکومت میخواهد علیه کارگران عمل کند، دلارا و دلاراها را در این روزهای مهم اعدام میکند.

من در اینجا در عین حال میخواهم بگویم که در ایران یک جنبش عظیم علیه اعدام وجود دارد. و ما از طریق فعالیتهای خودمان، یک رنسانس فکری در ایران علیه اعدام ایجاد میکنیم. امروز در ایران هیچ نهاد و سازمان اپوزیسیونی جرات نمیکند از اعدام دفاع کند.

ما در برنامه های رادیو وتلویزیونی متعدد، در ایران یک رفراندوم علیه اعدام به پیش بردیم و این فعالیتها در ایران بسیار موثر و مهم بود.

من به اینجا آمده ام که صدای مادر فرزاد کمانگر و مادرانی را منعکس کنم که با ترس و وحشت، به قتل رسیدن و اعدام فرزندانشان زندگی میکنند. من میخواهم صدای جوانانی را منعکس کنم که ممکنست امروز و یا فردا اعدام شوند. من آمده ام بگویم که دیپلماسی کارساز نیست و باید حکومت اسلامی ایران را زیر فشار گذاشت و آنرا به زیر کشید.

من آمده ام صدای پسر جوانی را منعکس کنم که یک هفته قبل به من زنگ زد و گفت: مینا مادر مرا فراموش نکن. یعنی سکینه محمدی آشتیانی که ممکنست به همین زودی در تبریز سنگسار شود ...

خانمها و آقایان!

این دیگری که اینجا میبینید، عکس رشیدی است . او اخیرا دستگیر شده و فقط به دلیل اینکه پلاکاردی در دست داشته که نوشته شده " احمدی نژاد فاشیست، پلی تکنیک جای تو نیست" دستگیر و محکوم به اعدام شده است. ما با دولتی و سیستمی طرف هستیم که هر کس به خامنه ای انتقاد کرد به اتهام جنگ با " خدا" اعدام میشود.

حکومتی که به وضوح نشان میدهد که اعدام وسیله ای است برای ارعاب مردم و دفاع حکومت از موجودیت خود.

من آمده ام بگویم که باید این قطعنامه در این کنگره جهانی علیه حکومت اسلامی ایران داده شود.

لغو فوری همه اعدامها در ایران ، لغواعدام فعالین سیاسی و کودکان و همه اعدامها در ایران

لغو فوری قوانین مذهبی اسلامی و قصاص و چشم در آوردن ودست و پا بریدن .

.

جدایی مذهب از دولت و آموزش و پرورش

لغو سنگسار

دستگیری و محاکمه قاتلین و سران حکومت اسلامی

با تشکر

یک توضیح: این متنی است که بر اساس متن کتبی و توضیحاتی در موقع سخنرانی مینا در چهارمین کنگره جهانی علیه اعدام در شهر ژنو تهیه شده و امیدوارم بزودی فیلم سخنرانی مینا احدی در اختیار عموم قرار بگیرد.


Inga kommentarer:

Skicka en kommentar