onsdag 17 februari 2010

آیا ما بدون مذهب بهتر زندگی میکنیم ؟



ترجمه سخنرانی مینا احدی در دانشگاه بایروت در آلمان روز ۲۷ ژانویه ۲۰۱۰



روز ۲۷ ژانویه شش نفر از سرشناس ترین مدافعین و منتقدین مذهب در کشور آلمان در حضور بیش از ۶۰۰ نفر در دانشگاه بایروت به یک جدل مهم دست زدند. در صف مخالفین مذهب میکاییل اشمیت سالمون رییس آتیست ها در آلمان بقول اشیپگل، مینا احدی چهره جنجالی و سرشناس منتقد مذهب در آلمان، پیتر شولتز کشیش شورشی که از مذهب دست کشیده، ایستاده بودند و در صف موافقین نماینده پاپ در آلمان کشیش شیک و یک زن مسلمان شده آلمانی به اسم ربیعه مولر و یک سیاستمدار از حزب سبز آلمان حضور داشتند. در اینجا ترجمه سخنرانی مینا احدی را ملاحظه میکنید.



من از مذهب متنفرم



آیا ما بدون مذهب بهتر زندگی میکنیم، پاسخ به این سوال برای من با احساسات زیادی عجین شده است. من بارها فکرکرده ام ، اگر مذهب نبود زندگی من چگونه میبود؟ و پاسخ من بسیار واضح است. بدون مذهب من قطعا میتوانستم زندگی بهتری داشته باشم. میتوانستم شادتر باشم و لحظات خوشبختی بیشتری در زندگیم تجربه کنم. بدون مذهب از همان دوران کودکی این همه ترس در وجودم کاشته نمیشد، قلبم بازتر و احساساتم راحت تر رشد میکرد. بدون مذهب رهاتر بودم اینرا مطمئن هستم.



حتی اگر ما مذهب را امری خصوصی بدانیم، بنظر من درگیر شدن با یک تربیت مذهبی یک حمله به روح و روان کودک و یک تعرض به عمیق ترین احساسات انسانی است. با مذهب یک بخش از عواطف و احساسات و یک بخش از تفکر ما آسیب می بیند و به یک ویروس تا ابد، آلوده میشود.



برای من اما تاثیرات مخرب مذهب از این حمله به احساسات و عواطفم در دوران کودکی بسیار فراتر میرود.

من بارها فکر میکنم بدون مذهب مادر من میتوانست زندگی کمتر دردناکی داشته باشد. او تنهایی کمتری داشت. چرا که بعد از مرگ پدرم که همزمان با ۲۵ سالگی مادرم بود، او هرگز با مرد دیگری دوست نشد و ازدواج مجدد نکرد، چرا که " زن مسلمان خوب" فقط یکبار ازدواج میکند.



بدون مذهب دختر عموی من ناهید فقط بدلیل اینکه با یک پسردرخیابان و در مسیر رفتن به مدرسه حرف زده بود، به درختی در خانه بزرگ ما بسته نمیشد و سه مرد گنده او را شکنجه نمیکردند. بدون مذهب مهری دوست من مجبور به ازدواج با مردی پنجاه ساله نمیشد، وقتی خودش ۱۸ ساله بود و بدون مذهب همسر من اسماعیل یگانه دوست میتوانست زنده بماند . بدون مذهب مریم ایوبی سنگسار نمیشد، دلارا دارابی هنوز زنده بود و احسان فتاحیان را نمی کشتند.. و یک لیست بلند بالا ازمیلیونها انسان را میتوان اینجا ردیف کنم که بدون مذهب میتوانستندزندگی بهتری داشته باشند. لیست مصائبی که مذهب باعث و بانی آنهاست چنان زیاد، چنان سیاه و چنان دردناک است که من به همین لیست کوچک بسنده میکنم.



من مذهب را همچون امر خصوصی در زندگیم شناخته ام ، من اسلام را همچون یک وسیله مهم در قدرت و به یک معنا اسلام سیاسی را شناخته ام و من مذهب را و اسلام را بعنوان یک وسیله کلاشی و صنعت پول در آوردن و چاپیدن شناخته ام به همه این دلایل امروز با صدای بلند میگویم " من از مذهب متنفرم" !

من فکر میکنم برای زندگی ما بعنوان موجوداتی متفکر، سالم تر و صحیح تر اینست که تمرکزو اعتقاد بر تسلط یک قدرت و موجودی ماورا طبیعه به اسم خدا را کنار گذاشته و تمرکز خودمان رابر همین دنیا و ساختن یک دنیای انسانی با توجه کامل به تحقق حقوق انسانی شروع کنیم.



مذهب در قدرت را میخواهید بشناسید به جمهوری اسلامی ایران نگاه کنید. در ایران و در سودان و یا در افغانستان سنگسار و قتل ناموسی جزو قوانین این ممالک است.با اتکا به قوانین اسلامی و شریعه و با تکیه بر فرهنگ ضد زن متاثر از اسلام، هزاران نفر را به خاک و خون کشیده اند.



مذهب در قدرت یعنی جداسازی جنستی و آپارتاید جنسی یعنی حجاب اجباری و یعنی درد و رنج و بی حقوقی مطلق در زندگی میلیونها نفر و بویژه در زندگی میلیونها زن .



من معتقدم اکثریت مردم دنیا و دنیای مدرن امروز در مقابل این حمله و تعرض عمومی مذاهب به زندگی ما به احساسات ما و به جنسیت ما و زندگی عاطفی ما در سطح خصوصی و عمومی و اجتماعی، مدتهاست که سکوت کرده است.

من امروز دیگر سیاستمداران و اسلام شناسانی را که در مورد این فجایع سکوت میکنند و یا آنرا بی ضرر جلوه میدهند و رنگ و لعاب روحانی به این فجایع میدهند، و یا از این طریق تجارت میکنند و روزی خود را در می آورند ، را نمیتوانم تحمل کنم.



من در این مجمع آمده ام تا علیه یک دنیا که با صبر و شکیبایی و با تولرانس تماشاگرتعرض مذاهب و بویژه جنبش اسلامی به ما است، اعلام جرم کنم.



یک جنبش وحشی ، یک تعداد مذهبی فناتیک و حکومتهای مذهبی و اسلامی به جسم و روح ما حمله میکنند و یا زنانی را صرفا به این بهانه و یا دلیل که جرات کرده و رابطه خارج از ازدواج داشته اند، سنگسار میکنند، و دنیا و " روشنفکرانی" و دولتهایی در این دنیا از همه طلب صبر و بخشش میکنند. من علیه دنیایی اعلام جرم میکنم که با صبر و حوصله تحقیر و خشونت علیه بی خدایان و لامذهبان را می بیند و دم برنمیاورد بلکه بر کس میکوشد همه چیز را نسبی تعریف کرده و بی ضرر جلوه دهد.

مذهب نباید اجازه داشته باشد بیش از این خود را دردولت و حکومت و در آموزش و پرورش قاطی کند. کودکان مذهب ندارند مذهب یک روش تربیتی برخورد و آموزش از باید و نبایدها است بدون اینکه فرد اجازه سوال و یا پس زدن و نفی این دستورات را داشته باشد.



مذهب نباید بیش از این یک امر ارثی باشد. مذهب بعنوان امر خصوصی نیز باید درشرایط و دنیایی که امکان نقد مذهب هست، متحقق شود. فرد بزرگسال باید بتواند در جریان یک بررسی آزادانه به این قناعت و نتیجه برسد. قبول مذهب باید در شرایط برابر ارائه مذهب و الترناتیوهای غیر مذهبی باشد. بدون هیچ قید و بندی باید امکان داشته باشیم مذهب را حتی بعنوان امری خصوصی افراد نقد کنیم.

در دنیای امروز باید موضوع آزادی مذهب را نیز مورد بازبینی مجدد قرار داد. تفقد و حمایت دولتها از دیدگاه ها و موسسات مذهبی در مقابل دیدگاه ها و نهادهای غیر مذهبی باید مورد نقد قرار گیرد.

آزادی مذهب نباید یک جاده یکطرفه باشد که با اتکا به مذهب به حقوق انسانها تعرض کرد و این جنایات را با تکیه به مذهب و دستورات الهی توجیه کرد. توجیه رفتار ضد انسانی با اتکا به مذهب نه، تعرض آشکار به حقوق انسانیو به مدرنیته است.

دوستان گرامی!

صحبت ما اینجا فقط در مورد تئوری نیست ، بلکه در مورد پراتیک است. یعنی در مورد قتل و خشونت و تجاوز، در مورد قتل ناموسی و تعرض به دنیای کودکی و... حرف میزنیم در یک دنیای مدرن نباید در مقابل این جنایات سکوت کرد و نباید اینها را قبول کرد و سوال من کماکان اینست چرا دنیا ساکت است ما باید علیه دخالت مذهب در زندگیمان و بویژه علیه حکومتهای مذهبی و فاشیستی همجون حکومت اسلامی ایران متحدانه به پا خیزیم

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar